سیف فرغانی چندین قرن پیش چه پیش بینی یی کرده بود!
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
|
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
| |
وین بوِم محنت از پی آن تا کند خراب
|
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
| |
باد خزان نکبت ایّام ناگهان
|
برباغ و بوستان شمانیز بگذرد
| |
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
|
برحلق و بردهانِ شمانیز بگذرد
| |
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
|
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
| |
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
|
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
| |
در مملکت چو غُرّش شیران گذشت و رفت
|
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
| |
آن کس که اسب داشت غُبارش فرونشست
|
گرد سُم خران شما نیز بگذرد
| |
بادی که در زمانه بسی شمع ها بکُشت
|
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
| |
زین کاروان سرای بسی کاروان گذشت
|
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
| |
ای مُفتخر به طالعِ مسعود خویشتن
|
تاثیر اختران شما نیز بگذرد
| |
این نوبت از کسان به شماناکسان رسید
|
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
| |
بیش از دو روز بود از آن دگر کسان
|
بعداز دوروزاز آن شمانیز بگذرد
| |
بر تیر جورتان ز تحمّل سپر کنیم
|
تا سختیِ کمان شما نیز بگذرد
| |
در باغ دولت دگران بود مدّتی
|
این گُل، ز گُلستان شما نیز بگذرد
| |
آبیست ایستاده دراین خانه مال وجاه
|
این آب ناروان شما نیز بگذرد
| |
ای تو رمه سپُرده به چوپان گرگ طبع
|
این گُرگیِ شبان شما نیز بگذرد
| |
پیل فنا که شاه بقا مات حُکم اوست
|
هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
| |
ای دوستان خواهم که به نیکی دُعای سیف
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
|