پیشاپیش از همه ی دوستان که هرزنوشته های یک آدم همیشه خواب را می خوانند سپاسگزار و به جهت هرزدهنی هایم پوزش می طلبم. چنانچه خوابگرد را می پسندید به دیگران نیز توصیه کنید.

دوشنبه، بهمن ۴

بس که بچه های خوبی هستیم

بچه که بودیم! توی محله مون یه تیم فوتبال محلی داشتیم که مربی نداشت، سرپرست نداشت،خلاصه کسی نبود ما برو بچ پاپتی رو جمع و جور کنه ! زد و یه خونواده ی جدید اومدن تو محله مون و یه پسر بزرگتر از ماها داشتن، یه روز که داشتیم در مورد اینکه کی مربی باشه و کی سرپرست؟ اومد نشست کنارمون و گفت:
می خواین تا وقتی که مربی پیدا می کنین من بشم مربی و سرپرست تون؟
از اونجا که معمولا ما جماعت، تازه واردا رو یه جور دیگه تحویل می گیریم! اتفاق نظر کردیم که باشه شما بشو مربی و سرپرست، ولی تا وقتی یه نفر و پیدا کنیم برای این کار!!
یه ماه، دو ماه، سه ماه!! آقا دیگه از خر مراد پایین نمی اومد، دیگه ادعای مالکیت هم می کرد، حالا واسه خودش یه پا "تکنیکال منیجر" هم شده بود، بازیکنا رو تنبیه می کرد، شهریه می گرفت(1) خلاصه همه کاری که نباید می کرد می کرد و خلاصه تیم رو صاحب شد و از اونجا که اینکاره نبود بعد از یکی دو سال اون تیم خوب از هم پاشید.
حالا رسیدیم به این برادر بزرگوارمون " هو گو چاوز " عزیز تر از جان!!
 این بنده خدا که دو دوره رئیس جمهور شده تو اون ور دنیا و داره یواش یواش جفتک می زنه، اولش اومده بود می گفت: من (ایرانیزه ش کردم تعارفاتش رو با مردم کشورش) چاکر شومام، نوکر شومام، من می میرم براتون، تموم فک و فامیلم فداتون، بیاین جلو ماچ کنم از لباتون و الخ.....
چاوز در حال خدمتگزاری
حالا اومده می گم من می خوام تا سالا 2019 در خدمتتون باشم خدمت کنم، آخ ننه ت برات بمیره که چقذه خدمتگزاری توپسر!!
نمی دونم این لامصب قدرت چه چسبی داره که هر کی می چسبه بهش نمی خواد جدا بشه، اون از اون بنده خدا"معمر قذافی" ، اون از صدام، اون از " بن علی"  یا همین حسنی مبارک و خیلی های دیگه که بعد از رئیس جمهور شدن!!یواش یواش پاورچین! ریاست جمهوری شون رو مادام العمر کردن و به خلایق خدمت!!
 می بینین تو رو خدا جریان عین همون تیم فوتبال محله ی ماست، فقط یه خورده "چاوز ایناش" بیشتره، عن قربیه که بولیوی و کشورای تحت امر همون رئیس جمهورای مادام العمر،مثه همون تیم محله ی بچگی ما از هم بپاشه!! باور نمی کنین؟ به مرگ " بن علی" جون "حسنی مبارک" و همه ی دیکتاتور ها راس می گم !
 یه چن وقت صبر کنین ببینین مردم چه ها خواهند کرد، خوش به حال ما که داریم تو دمکراسی زندگی می کنیم....
گنگ خوابدیده
پی نوشت:
1- قدیما برای فوتبال بازی کردن مقداری پول بابت هزینه ی تیم داری به عنوان "شهریه" به مربی یا سر پرست می پرداختیم، مثل حالا نبود.

۲ نظر:

پروانه گفت...

دوست عزیز از ما ایرانیهای غریب پرست چه انتظاری میشه داشت؟!

گنگ خوابدیده گفت...

خانم پروانه ی گرامی با سلام


از همه ی پیامهایتان متشکرم.وبلاگتان بازنشد.امیدوارم به زودی بتوانم پاسخ محبت هایتان را بدهم.
گنگ خوابدیده