پیشاپیش از همه ی دوستان که هرزنوشته های یک آدم همیشه خواب را می خوانند سپاسگزار و به جهت هرزدهنی هایم پوزش می طلبم. چنانچه خوابگرد را می پسندید به دیگران نیز توصیه کنید.

دوشنبه، آذر ۲۲

به من چه؟!

به من چه که همینجوری راه می افتادیم تو خیابون هی شعار می دادیم، هی شعار می دادیم، هی ذرت پرت می کردیم، بعضی وقتام زرت و پرت می کردیم؟
می دونین چی می گفتیم اون وقتا؟ نمی دونین؟ می گفتیم:
ما می گیم شاه نمی خوایم نخست وزیر عوض می شه، ما می گیم خر نمی خوایم پالون خر عوض می شه، ما می گیم........
خلاصه همینجوری هی می گفتیم دیگه! کنتور که نداشت! هی می گفتیم ، اینقد گفتیم، گفتیم، گفتیم(ای حناق می گرفتیم کاشکی) که روم به دیوار ریدیم به همه ی کاسه کوزه هایی که تا اون روز ساخته بودیم، چی شد؟ هیچی چارتا خر خوشکل و ملوس تر اومدن شدن همه کاره ی همه چی تموم!!تازه اینا پالون همون خر قبلی یا رو ورداشتن تنشون کردن!!!
حالا این روزا یه خوشکل تر از اون اولیا رفته اون سر دنیا داره واسه خودش می چره، مام اینجا وقتو غنیمت دیدیم ورش داشتیم یه قشنگ تر از اونو گذاشتیم جاش!هر چی نباشه خوب این یکی کلا بهتر از اون یکیه!! کدوم یکی؟ خوب به من چه، برین ببینین کی رو از کجا برداشتن بردن کجا گذاشتن و الخ....
حالا باس منتظر بشینیم ببینیم آقا گنده هه رو کی بر می دارن و کی تاریخ مصرفش تموم می شه؟ می دونین این رفیقمون همینجوری بی ریخت هست، با لیف و کیسه و صابون هم درست بشو نیست خلاصه گفته باشم، اگه یه روز اومدین دیدین نیست نگرون نشین، احتمالا تو چال واجبی حموم پاش لیز خورده رفته تو...
ان شالله تعالی!!
گنگ خوابدیده

هیچ نظری موجود نیست: