پیشاپیش از همه ی دوستان که هرزنوشته های یک آدم همیشه خواب را می خوانند سپاسگزار و به جهت هرزدهنی هایم پوزش می طلبم. چنانچه خوابگرد را می پسندید به دیگران نیز توصیه کنید.

جمعه، دی ۲۴

سعد حریری رَ پ َ تُو

اومدم اینجا یه چیزی بنویسم که همینجوری دور هم یه چیزی نوشته باشیم؛ اما قبلش یکی از رقفا تو همین نت اذیتم کرد کللن از دستم در رفت که چی می خواستم بنویسم!! راستش این آب و هوای این روزای تهران!! اره فقط آب و هوا نه چیز دیگه! جون می ده واسه خونه نشستن و نوشتن پرت و پلاهایی که روی هم صنار نمی ارزه !! ولی خوب خوبه آدم یه چیزایی بنویسه !
آهان یادم اومد؛
دوره ی ریاست جمهوری "مشت اکبر" یه ننه قمری از یه کشور کمونیست اروپا(مثل رومانی) اومد ایران(آخر اسمش ژنرال چائو شسکو بود) بعد نشستن کلی گپ و گفت کردن و خلاصه چن تا چای دور هم خوردن و دل دادن و قلوه گرفتن و بعدشم چن تا سیاهه گذاشتن جلوشون و امضاش کردن و خوش بودن تا.........
آره، تا اینکه برادر چائوشسکو راه افتاد سر خرو کج کرد رفت بخارست(خیابون بخارست نه اینجا الان شده احمد قصیر) همینکه از خر(ببخشید از هواپیما) پیاده شده با اردنگی بردنش پای دار و خلاصه داش دالا دیش دام، حالشو گرفتن اساسی و خدا رحمتش کنه!!
جالا بماند که چقد "عمو اکبر" ما بابت اینکه با یه رئیس جمهور اینقده لرزون مراوده داشته و معاشرت کرده از همین حضرات بزرگ کنونی حرف خورد و "چیز" شنید. زمونه گذشت و گذشت و خلاصه همینجوری گذشت تا رسیدیم به این روزها....
داش مموت!! پا شد با کلی سر و صدا و اهن و تلپ راه افتاد رفت اونجا!! کجا؟ همونجا دیگه! لبنان، با کلی پروپاگاندا و ادم اجیر کردن و خلاصه سلفیدن و باج دادن به نصرالله و صبر الله و خلاصه چن تا پیشوند الله دیگه واسه خودش حالی به حولی و بعدشم اون رفیقش" حریری" نه رفیق حریری(پسرش سعد حریری) رو دعوت کرد اومدن اینجا دیزی دونفره خوردن و حالی بردن و کلی دوباره پروپاگاند راه انداختن که :
ما اینیم!!
نتیجه چی شد؟ همینکه داداشمون چن روز پیش رفت تو بلاد کفر یه سری حرفای محرمانه با یه بنده خدایی که می گن اسمش "باراک "نیست و "حسین" هست وهمیشه " او"  همه جا" باما" ست!! اصلا کنیایی نیست و مال همین " پس قلعه" ی خودمونه !!گپ و گفت کنه، تا پاش رسید به سرزمین کفر یه چن تا آدم "بد" زیرپاشو خالی کردن و زدنش زمین!!
حالا خدایی این بهتر بود یا اون ژنرال چائو شسکوی مرحوم عزیز تر ازجان؟ چی؟ سگ زرد برادر شغاله؟ خوب به من چه که حضرات فقط با همین جور حیوانات! ببخشید اینجور دیپلمات گفتگو می کنن.....
گنگ خوابدیده

۳ نظر:

شهراد گفت...

فکر کنم اصلا ما بریم با این گربه مون یه جای دیگه از این کره زمین بهتر بشه ها ! دلم برای این گربه ام می سوزه !

گنگ خوابدیده گفت...

شهراد جان این گربه تون رو باید ور دارین کللن از کره ی زمین برین بیرون چون فک و فامیل داش مموت همه جا هستن.تازه شم دارن تجهیزات می سازن برن فضا رم بگیرن البته فکر نکنی سفینه می سازنا! نه دارن مواد مخدر صنعتی می سازنن همه مون بریم فضاااااااااااااااااااا

پروانه گفت...

میگم مگه اینم آره ؟! میگم این باراک هم خوب یادگرفته ها! فهمید اینا به چی حساسن ؟! راست راستکی اسمش حسینه ؟! ای ............!