پیشاپیش از همه ی دوستان که هرزنوشته های یک آدم همیشه خواب را می خوانند سپاسگزار و به جهت هرزدهنی هایم پوزش می طلبم. چنانچه خوابگرد را می پسندید به دیگران نیز توصیه کنید.

یکشنبه، اردیبهشت ۴

دو باره اوهوووم...

اول
راستش این روزا سوژه زیاده، نمی دونم من خیلی خواب می بینم یا اینکه اونایی که بیدارن زیادی دارن " ذرت " پرت می کنن! از اونجایی که میرزاحمد دو رو بری هاشو حواله داده به خواندن فصل پنجم مثنوی دلم خواست یه هو همینجوری الکی بی خود و بی جهت بهش گیر بدم و بگم آخه آمیرزا این همه سال خودت همینجوری اشتباهی سوارش شدی و حالا خلایق رو حواله می دی می گی برید :
مثنوی مولانا را بخوانید و قضیه ی کدو را فراموش نکنید!!
می خواستم بگم میرز احمد اون داستان که توی دفتر پنجم مثنوی هست خیلی بده، خطرناکه حسن! خیلی خطرناکه حسن!! خیلی خیلی خطرناکه حسن ؛ اما تو با سنی معادل آغاز خلقت واقعا خجالت نکشیدی همچین گهی رو جلوی یه عده (هرچند مثه خودت) مستمع خوردی؟ والله من به جات خجالت کشیدم !! البته از شماها که..........ولش کن!!؟
دوم
یه خوشتیپ دیگه فرموده:
دانشگاهها تفکیک شود(منظور جنسیتی) و درسها اسلامی!!
راستش به نظر من همچین بد گهی هم نخورده، اول اینکه بین زن ها و مردها(ببخشید خانومها و آقایان) رقابت ناجوانمردانه نمی شه(1) و دوم اینکه سرکلاس پسرها و دخترها به جای گوش به درس دادن همچین به آرایش همدیگه و مدل موی دیگران توجه نمی کنن و این باعث می شه که سطح سواد بره بالااااااااااا
                                     مثه اون که می گفت : ابرو می ندازی بالا بالااااااا
خلاصه اینکه داریم برمی گردیم به سی سال پیش، هرچند عوامل اون روز که به قول خودشون انقلاب فرهنگی کردن، حالا تو فرنگ نشستن و همون حرکت خودشونو نقد می کنن و به ریش ما می خندن و به ریش بعضی ها می رینن ، شمام با من موافقین؟
پ. ن - خدایی بعضی استادای خانوم ندیده دخترا رو به خاطر......... بهشون نمره می دن/مرگ خودم این رو با چشم دیدم.
سوم
سومی وجود نداره، خواستم تریلوژی بشه نوشته ی این دفعه، البته نه اینکه نباشه ولی نمی شه که آدم هر چی رو تو خواب می بینه زرت و زرت بیاد اینجا بنویسه و آفکار عمومی و اذهان خوانندگان پرشمار!! رو دچار تشویش بکنه، می شه؟ نمی شه دیگه! شما این سه گانه رو همینجوری کشکی قبول کنین تا ببینیم بعدا چی پیش می یاد....
.
قربون همه تون/گنگ خوابدیده

۳ نظر:

پروانه گفت...

سلام خوابگرد جان میگم مثل اینکه ایندفعه زیادی توخواب راه رفتی و خوابهای رنگارنگ زیاددیدی! اه آخه این میرزااحمد هم دیدن داشت؟! زیاد به ذرت و پرتاش توجه نکن ! همه میدونن چه ...!مرده شورشون روببره که بدبختهااز وجود پلید خودشون هم میترسن دستور تفکیک جنسیتی دانشگاههارومیدن!البته فقط به دخترخانمهای ...نمره میدن ! به همه دخترها نه!خودت میدونی مگه تو خواب ندیدی؟!سومی رو من میگم !خوابگرد جان دیگه آب از سرمون گذشته چه یه وجب چه صدوجب! چرا ترس ؟! اتفاقا اونا باید بترسن نه ما!

گنگ خوابدیده گفت...

ترس؟!
.
من؟
.
من می ترسم؟
.
.
.
مثل .......بلانسبت سگ!!
.
.
.
خوبم می ترسم دیگه!! جرمه؟ شوخی کردم آدمی که تو خواب می نویسه بهتر از این نمی شه که؟!
خوابگرد

پروانه گفت...

امیدوارم خوابهای خوب ببینی!